ملاقات علامه مجلسی اول با امام زمان در حال خواندن زیارت جامعه کبیره


استاد فاطمی‌نیا: بهترین زیارت از دور و نزدیک زیارت «جامعه کبیره» است. البته این را هم بگویم که به شرط نشاط بخوانید. اگر خواندی خسته شد، همانجا باید کنار بگذاری؛ و الّا تا اندازه‌ای بکشی که حتماً به صفحه آخر برسد، فایده ندارد. ورق بزنی ببینی هنوز سه صفحه مانده و ... فایده ندارد. هیچ به درد نمی خورد.

پس بدانید که داخل حرم‌ها ـ ان شاء الله ـ خدا قسمت کند مشهد، کربلا، نجف، سامرّا، بهترین زیارت «زیارت جامعه کبیره» است. نظیر ندارد. بروید و آنجا بخوانید.

مجلسی اول می فرماید: من زیارت جامعه کبیره را برداشتم و بردم حرم امیرالمؤمنین علیه السلام که آنجا بخوانم. شروع کردم. می گوید: یک مرتبه دیدم بدن در حرم امیرالمؤمنین علیه السلام ولی من در سامرا هستم. 

در سامرا ـ ان شاء الله خدا قسمت کند ـ قبر دو امام بزرگوار آنجاست؛ حضرت هادی و حضرت عسکری علیهما السلام در سامرا هستند و زیارت «جامعه کبیره» ـ بالقطع و بالیقین ـ تماماً از میانِ دو لب گوهربار حضرت هادی علیه السلام بیرون آمده است؛ به فضل الهی یقین حاصل است. این زیارت سرمایه شیعه است. یک زیارت‌نامه به این مفصلی که تماماً معصوم بیان کرده باشد، سرمایه بزرگی است. چرا قدر نمی دانیم؟!

می‌گوید یک وقت دیدم مولایم امام زمان سلام الله علیه کنار ضریح حضرت هادی علیه السلام نشسته است. حالا من دارم زیارت می خوانم. یک مرتبه، حضرت تبسمی کردند و فرمودند: «نِعمَتِ الزیارَة؛ چه زیارت خوبی است!» می‌گوید: به ضریح حضرت هادی علیه السلام اشاره کردم و عرض کردم: «آقا! کلام این آقاست. باید هم خوب باشد.» بعد فرمودند: «تَقَدَّم؛ بیا جلو». می‌گوید: هیبت حضرت، من را گرفت. گفتم: «مولایم! می ترسم کافر بشوم، ترک ادب بشود، بگذارید دور بمانم.» فرمودند: «وقتی ما بگوییم عیب ندارد. من گفتم بیا جلو». می گوید: رفتم. ایستاده بودم. فرمودند: «استراحت کن! بنشین». گفتم: «آقا! اجازه بدهید بایستم، می ترسم ترک ادب بشود» فرمودند: «وقتی ما می گوییم، عیب ندارد» این نکته‌ها را خودتان بگیرید. وقتی ما می گوییم، عیب ندارد. می‌گوید: نشستم. تا این قسمت با ترس و لرز. مجلسی اول بقیه [مطلب] را با خودش برده، هیچ کسی بقیه ماجرا را نمی داند. بعد می فرماید: «ثم رأیتُ؛ سپس دیدم.» چه دیدم؟ «التی لا تَحتَمِلُها العُقولُ الضَّعیفَة؛ چیزهایی دیدم که عقول ضعیفه آنها را نمی تواند حمل بکند»

اگر این بزرگان بعضی چیزها را بیایند و بگویند برایشان درد سر می شود. خدا «حافظ» را رحمت کند. زبان حال اینها را گفته است:

به یکی جرعه که آزار کَسَش در پی نیست/ زحمتی می کشم از مردم نادان که مپرس

به نقل از کتاب «نغمه عاشقی»