سخنان استاد فاطمی نیا درباره ذبح حیوانات و نهی از ذبح در ملأ عام


پایگاه سخنان گرانبهای آیت الله فاطمی نیا:

چرا خدا با ارحم الراحمین بودنش اجازه ذبح حیوانات را داده است؟

استاد فاطمی نیا: ما یک وقتی فکر می کنیم که خدا با این محبتش و با این ارحم الرحمین بودنش ذبح حیوانات رو برما مجاز و حلال کرده، چرا خدا این اجازه رو داده، به خاطر این که هدف بسیار یزرگ است، چون اشرف مخلوقات می خواهد این گوشت را بخورد نیرو بگیرد برود دنبال انبیاء و ائمه، حالا من نمی خوام بعضی موضوعات رو باز کنم.

بعضی ها هیچ وقت به گوارایی گوشت نخوردند

بعضی ها رو می شناسم و می دونم که هیچ وقت به گوارایی گوشت نخوردند مگر یه ذره! چرا؟ نه اینکه یک مسلکی خواستن به وجود بیارن، نه، اصلا ترک گوشت می دونین که مکروه است اگر کسی مدت مدید گوشت نخوره حالاتش جور دیگه می شه که وارد این بحث ها نمی شویم. بالاخره ما باید پایبند شرعیاتمون باشیم، در شرعیات ما این چیزها نیست. اما اونهایی که من می شناسم گوشت نمی خورند مگر کم و با ناگواری می خورن، متوجه این مسئله هستند، می گن من می بینم این حیوون رو خدا اجازه داده به خاطره من  کشته بشه که بخورم راه انبیاء رو برم، وقتی می بینم نمی رم اونوقت این گوشت برای من ناگوار می شه، سربسته می گم بیشتر باز نمی کنم.

نهی از ذبح حیوانات در ملأ عام

حاشیه ای که اینجا میارم، اینم به عنوان یک طلبه روسیاه! به عوان یک خادم همه شما شیعیان، اینو اگه صلاح دونستین مطرح کنین، یکی از چیزهای بسیار زشت در جامعه ما این است که ما از این حلال بودن ذبح سوء استفاده می کنیم! چی کار می کنیم؟ آخه آقا عدم التفات، عدم توجه در بعضی ها خیلی بالاست! یعنی به حدی که آدم از بعضی ها مأیوس میشه اصلا!

یکی از اون سواستفاده ها این است که ما مثلا عروس می آریم جلوش گوسفند می کشیم، صحبت حلیت و حرمتا نمی خوام بکنم ها، نه، الاعمال به نیات، ما وهابی نستیم که هر چیزی رو بگیم این حرام شد اون حرام شد، انما الاعمال به نیات. کسی گوسفند می کشه، برای خدا می کشه که بعد گوشتشو بده به فقراء، حالا اونو اینجا می کشه، فقط ما در مکان یک اشکالی داریم، حالا ما نمی خوایم هو کنیم بگیم آی این حرام شد، نه اینو به خاطره اون عروس که نمی کشن، که بگن اینو برای اون قربانی می کنیم، این نیت ها نیست، نیت کرده که اگه عروس بیاره گوسفندو بکشه گوشتش هم برای رضای خدا به فقرا بده. ما که از دل اون خبر نداریم که بگیم حرامه، نه صحبت حرمت و حلیت نمی خوام بکنم.

صحبت بنده اخلاقیه، می گم شما این گوسفندو جلوی پای عروس می کشین هیچ فکر نکردین دیگه بچه های نابالغ دارن اونو می بینن؟! آخه اینو تو جامعه نمی گن، خدایا تو شاهد باش یک رذیلت هایی تو جامعه ی ما هست هیچ کس نمی گه، می مونه جا می افته می شه فضیلت.

آقا این رذیلته، این زشته، شما می دونین اون بچه نا بالغ اون ذبحو می بینه چی می شه؟! آخه عزیز من، تو رو خدا دیگه نکنید، دیگه بسه، این بچه یک عوارضی از روئیت این ذبح پیدا می کنه، منِ پدر و مادر الان نمی تونیم بفهمیم، بعد ها از جای دیگه سر در میاره، بعضی از بچه ها بزرگ می شن، جوان می شن، یک حالات زننده، چندش آور و ناگفتنی از اینها سر می زند چه می دونی، شاید بعضی هاش مربوط است به همون صحنه ذبحی که اینها دیدن! اصلا درسته بچه چهار ساله ذبح ببینه؟! این چه عروسییه، چی شد مثلا!

راهکار

دوستانی که در تهران هستند به من اعتماد دارن حسن ظن دارن، می دونن من یک طلبه روسیاهی هستم! اون ها الان از من پذیرفتن، می گم این گوسفندو ببرین جای دیگه بدین بکشن بعد گوشتشو بیارین بدیم در راه خدا، چه اشکالی داره؟ و همین کار رو هم بعضی ها می کنن.

اونوقت حالا یا یک مدرسه افتتاح می شه، حاجی داره میاد، آقا کوچه خون خالیه، چون حاجی اومده! مگه اونجا باید بکشن عزیز من! خوب ببرین جای دیگه.