بخش هایی از سخنان استاد فاطمی نیا در شب عاشورای 92

بخش هایی از سخنان استاد فاطمی نیا در شب عاشورای 92

به گزارش عقیق - مراسم عزاداری شب عاشورا با سخنرانی استاد فاطمی نیا در حسینیه سلیمانی محله دروس تهران برگزار شد. در ادامه بخش هایی از سخنان استاد فاطمی نیا را بخوانید: 
 
در زبان عامه مردم مرسوم است که می گویند شب عاشورا شب عزیزی است. نه ،  از این کلمه اجتناب کنید . چون روایات برخلاف این است. شبی که در فردای آن اولیای خدا رابه خاک و خون می کشند چطور می شود گفت شب عزیز. بگویید شب بزرگی است. شبی است که عظمت این ماجرا از عقول ما خارج است. این نهضت ، نهضت بسیار بزرگی بوده که اگر نبود دیگر اثری از لااله الا الله باقی نمانده بود.
 
خیلی مختصر می خواهم ازبرکات نهضت حضرت سیدالشهدا برایتان بگویم. بارها از آن عالم سنی منصف به نام شیخ عبدالله علایری گفته ام که می گوید« هجرت رسول اکرم برای احداث ساختمان دین بوده و حرکت امام حسین(ع) برای محافظت از این بنا. » از این بهتر دیگر نمی شود گفت.
 
در روایت داریم اگر قلم علما به خطا برود، درد ایجاد می کند نه درمان. غزالی با اینکه عالم بزرگی هم بوده در کتاب احیاء العلوم در یک بحث بی فایده ای مطرح کرده که« اگر کسی بگید لعن الله من قتل حسین ایراد ندارد ولی اسم نیاوریم شاید یزید حضرت را نکشته است.» آخر مرد عارف ، مرد بزرگ این چه حرفی است که تو می زنی . به قول معروف انسان گوشت تنش با این حرف می ریزد. این حرف ها اذهان را منحرف می کند. آن هم درباره کسی مثل یزید که منکر همه چیز بود و امام علیه السلام اگر من سکوت کنم علی الاسلام والسلام.
 
بعد در پاسخ به او هم یکی علمای سنی به نام عالوسی در تفسیر روح البیان  یک جناسی درست کرده و گفته : فضلالهم یکاد ان  یزید علی ضلال یزید . جناس خیلی زیبایی است . یعنی آن کسانی که درباره لعنت نکردن یزید صحبت کرده اند نزدیک است که گمراهی این ها بیشتر از گمراهی یزید شود! 
 
بدانید کتب ما ، علمای ما و دانشمندان ما همه از برکت نهضت امام حسین است. خیلی خلاصه بخواهم به جوانان عزیز بگویم این است که یزید می خواست با کشتن سیدالشهدا در دانشگاه دین را ببندند ولی امام حسین (ع) با خون خود و عزیزانش این در را بازکردند.
 
از همان روزهای نخستین شهادت امام حسین(ع) امام سجاد(ع) و عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(سلام اله علیها) به عنوان اساتید دانشگاه دین کار خود را آغاز کردند. تمام این سفر کوفه و شام درس دایر بوده تا رسیدند به مدینه و مستقر شدند.
 
در فضای خفقان مدینه فردی می گوید رفتم خدمت سیدالساجدین(ع) عرض کردم : یابن رسول الله کیف اصبحت؟ چگونه صبح کردید؟
 
جواب خیلی تلخ است .برای این جمله امام سجاد باید خون گریست. حضرت فرمودند :« اصبحنا خائفین برسول الله. صبح کردیم در حالی که به خاطر انتساب به رسول خدا امنیت نداریم. ولی بقیه مسلمین در امنیت به سر می برند» انتساب به پیامبر مثل گناه بوده. اما در آن اختناق مدینه حضرت نهضت علمی به راه انداختند و این نهضت را به حضرت باقر(ع) سپردند. بازهم فضای خفقان بنی امیه بود. حضرت شاگردانی زیادی مثل کمیت را تربیت کردند و این نهضت را احیا کردند.
 
پس از شهادت امام باقر(ع) مدرسه به دست امام صادق (ع) افتاد. آوازه علمی امام صادق در عالم پیچید به نحوی که از سراسر جهان برای کسب علم خدمت ایشان می رسیدند. این مدرسه از عجایب علمی عالم است. ما در دنیا مدارس طب داریم که پزشکان به آن مراجعه می کنند. مدارس اقتصاد داریسم که اقتصاد دان ها به ان رفت و آمد دارند. مدارس فقه را فقها مراجعه می کنند اما مدرسه امام صادق(ع) جامع همه علوم بود. فلاسفه ، عرفا ، فقها ، کلامیون همه و همه گمشده خود را در این نهضت علمی امام صادق(ع) می یافتند. پس از امام صادق نیز بقیه ائمه به سهم خود در گسترش این نهضت تلاش کردند تا رسید به عصر ما که شیخ طوسی حوزه نجف را پایه گذاری می کند.
 
جوانان عزیز حوزه علمیه نجف تاریخ تشکیلش با دانشگاه الازهر همزمان بوده . هردو هم با اندیشه شیعی. دانشگاه الازهر را فاطمیون تاسیس کردند. ازهر مذکر زهراست که به یاد حضرت زهرا (س) هم تاسیس شد. خدا شاهد است من آنچان متعصب نیستم. شما ببینید هر دو مدرسه هزار سال هم سابقه دارند ولی نتایج حوزه نجف کجا و ازهر کجا. اعیان الشیعه سید محسن امین 52 جلد است. نگاه کنید بیشترش مربوط به نجف است. میوه ها و ثمرات حوزه نجف را کسی نمی تواند یکجا جمع کند.
 
نجفی که قاضی و بهجت پرورش داده است. اینها بزرگانی بودند که لب اسلام را فهمیدند. امثال سید مهدی بحرالعلوم ، کاشف الغطا ، شیخ انصاری .
 
همه این برکات و معارف ثمره نهضت حضرت سید الشهدا بوده است. چقدر مدیون ابا عبدالله هستیم. هیچ کاری از دست ما جز همین گریه و عزادرای برنمی آید. خدا انشا الله به ما توفیق بدهد تا حد توانمان به این معارف عمل کنیم.
 
هرچقدر کتاب درباب فسلفه قیام امام حسین (ع) نوشته شود به این جمله نمی رسد. در زیارت اربعین داریم که می فرماید : : «و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة» امام حسین (ع) جان در کف نهاد که بندگاتن خدا را از جهالت و گمراهی نجات بدهد.

راه مبارزه با تکبر

راه مبارزه با تکبر

استاد فاطمی نیا: راه عمده مبارزه با تکبر این است که تمام نعمت ها را از خدا ببینیم و این حقیقت را با جان و قلب خویش احساس و ادراک کنیم.

قرآن می فرماید: «و ان تعدوا نعمت الله لاتحصوهاو اگر نعمت های خدا را بخواهید بشمرید، نمی توانید آن ها را تحت احصاء و احاطه درآورید.»(سوره نحل، آیه 18)

و در جای دیگر می فرماید:«و ما بکم من نعمت فمن الله – آنچه از نعمت ها دارید، همه از جانب خداوند است.» (سوره نحل، آیه 53)

آیا صحیح است که من با تحفه و هدیه ای که خدا به من داده است بر بندگانش تکبر کنم؟ مال و ثروت، جمال، قدرت و همه نعمت ها از خداوند است و هدایای او بر بندگانش می باشد. وقتی اینها را از خدا بدانیم و به این حقیقت ایمان بیاوریم و آن را با جان خود لمس کنیم، محال است تکبر بورزیم.

برگرفته از کتاب نکته ها از گفته ها به نقل از روزنامه خراسان

سخنان استاد فاطمی نیا در نهی از خواندن روضه های مکشوف

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:بگو انقدر دل ما را نسوزان!/مصیبت شش ماهه را حتما کامل نگویید!

-استاد فاطمی نیا بارها از خواندن روضه های مکشوف، تند و بی پرده نهی کرده اند، اما متاسفانه باز هم بسیار شاهد خواندن اینطور روضه ها هستیم، در ادامه بخش هایی از سخنان استاد فاطمی نیا را در این باره مرور می کنیم.

*آی مردم مصائبی که به اهل بیت وارد شده را ما باید به مردم بگویم، اگر مثلا اینطور بود که هیچ کس هیچ مصیبتی را نشنیده بود، ما دل را به دریا می زدیم همه مصیبت ها را بی پرده می گفتیم، ولی معمولا مردم مصیبت ها را ۰می دانند. بنا بر این مصیبت مکشوف و بی پرده خواندن درست نیست.

*هنگام مصیبت خواندن یک قدری پرده پوشی داشته باشید. همه چیز را نگویید. من استادی داشتم، می گفت بعضی روضه ها را در تمام عمرم فقط یک بار خوانده ام آن هم در روز عاشورا! باید حال مجلس را نگاه کرد. حالا چون چهار نفر نشسته اند بیاییم مصیبت ظهر عاشورا را بخوانیم؟ نمی گویم مصیبت نگو اما یک قدری پرده برداری کن. مصیبت شش ماهه را حتما کامل نگویید!

*مواظب باشید، من چهل سال منبر رفتم، خدا مرحمت کرده است، دستم را گرفته تا حالا مصیبت مکشوف نخوندم!

*یک وقتی در نجف یک روضه خونی بوده، می گویند این روضه حضرت علی اکبر سلام الله علیه را خیلی تند خوانده بود، بعد یکی از بزرگان با خبر شده بود که وجود نازنین حضرت زهراء سلام الله علیها ناراحت هستند و فرموده بودن: بگو انقدر دل ما را نسوزان!

خادم وبلاگ: ازمجموع سخنان استاد فاطمی نیا معلوم می شود که خواندن روضه های تند و مکشوف موجب رنجیدن و غمگین شدن اهل بیت علیهم السلام می شود، حتی یکبار اشاره کردند که این کار موجب قساوت قلب می شود!

به این مثال توجه کنید:اگر خدای نکرده اتفاق ناگواری برای عزیزان عده ای افتاده باشد، آیا درست است که آن اتفاق را به صورت واضح و آشکارجلوی آنها شرح کنیم؟! باید توجه داشت که اهل بیت علیهم السلام به همه جا اشراف دارند و درضمن بسیار با محبت هستند و این کار موجب رنجش آنها میشود آیا دوست دارید آن ها را آزار دهید! قطعا نه پس به این مسئله توجه کنید و به دیگران هم تذکر دهید.

البته رعایت این مسئله در حرم های اهل بیت علیهم السلام اهمیت بیشتری دارد چون اهل بیت علیهم السلام به آن مکان ها توجه بیشتری دارند.

پرتوای از حکمت/آیا مولا یعنی دوست؟!

در این وبلاگ گاها مطالبی از سایر بزرگان و علما تحت عنوان "پرتوای از حمکت" قرار می گیرد. این بار مطالبی از حاج آقای قرائتی درباره غدیر و علم لدنی اهل بیت علیهم السلام.

آیا "مولا" یعنی دوست؟!

حاج آقای قرائتی: "تعداد روزهای سال 365 روز است، جای 6 و 5 را عوض کنید می شود 356، 356 تا از علماء اهل سنت گفته اند که جریان غدیر اتفاق افتاده است، اما منظور از "مولا" دوستی بوده است، یعنی علی را دوست بدارید!

ما می گوییم:

1- آیا دوستی بیعت کردن دارد؟! (بیعت مربوط به مسائل سیاسی است.)

2- آیا دوستی تبریک گفتن دارد؟! (که همه بخ بخ گویان به حضرت علی(ع) تبریک گفتند.)

3- آیا اعلام دوستی ترس و وحشت و نگرانی دارد؟! (که حضرت پیامبر(ص) از اعلام این مسئله نگران بودند، که آیه آمد "یا ایهاالرسول بلغ .. و ان لم تفعل و ما بلغت رسالته")

4- آیا اعلام دوستی سه شبانه روز در گرما و زیر آفتاب ماندن دارد؟! (حتما مسئله ای بسیار مهم و فراتر از دوستی بوده است که همه باید در آن گرما جمع شوند، سه شبانه روز بمانند، بیعت کنند و..)

[علاوه بر اینکه پیامبراکرم(ص) مسئله دوستی با حضرت علی(ع) و حتی بالاتر از آن را پیش از آن بارها فرموده بودند، مانند: ذکر علی عباده(ذکر علی(ع) عبادت است)، النظر الی وجه علی عباده(نگاه کردن به چهره علی(ع) عبادت است)، یا علی لحمک لحمی و دمک دمی و..]

سوالی از اهل سنت، راستی شما که میگوئید مراد حضرت دوستی بوده است، اگر پیامبر(ص) می خواستند حضرت علی(ع) را به عنوان جانشین و خلیفه بعد از خودشان معرفی کنند، باید چگونه این کار را میکردند و با چه لفظی این مطلب را میرساندند؟! اگر عبارات های وصی و خلیفه و مولاه و.. آن هم با آن همه مقدمات و اهمیت فوق العاده ای که دادند، این مطلب را نرساند، پس براستی چگونه باید عمل کرده و این مطلب را بیان میکردند، آیا آشکار تر، رسمی تر و علنی تر از کنگره غدیر و صریحتر از الفاظی که در آن بیان کردند ممکن بود، براستی پیامبر برای کدام یک از امور مانند غدیر اهمیت قائل شدند؟! آیا این همه اهمیت آن هم در آخرین حج و آخرین ماه های زندگانی شریفشان مسئله ی دیگری جز مسئله خلافت و سرپرستی جامعه مسلمین، بعد از ایشان میتواند باشد؟! فذکر انفعت الذکری..

این مسلئه برای هر کسی که واقعا به دنبال حقیقت باشد کاملا واضح و روشن است که جریان غدیر برای تعیین جانشینی و مسئله خلافت  بوده است، به راستی آیا امکان دارد پیامبری که حتی اگر می خواست یک ساعت از مدینه خارج شود حاکم و جانشینی معرفی میکرد(زیرا کافران و منافقان همیشه در صدد فرصتی برای ضربه زدن به اسلام بودند و حضرت از بروز فتنه های داخلی و خارجی نگران بودند)، بعد از 23 سال متحمل شدن رنج و زحمت و در حالی که تازه این نهال به ثمر نشسته است، جانشینی برای خودش معرفی نکند و بگوید من رفتم خودتان یک کاریش بکنید!، این مسئله خلاف سیره پیامبر و خلاف عقل است. یکی از روحانیون شیعه در این زمینه خاطره ای تعریف میکرد، میگفت:یکبار یک دانش آموز اهل سنت از من پرسید که اگر معلم ما بخواهد برای چند دقیقه کلاسمان را ترک کند حتما برای خودش جانشینی مشخص میکند، آنوقت چطور میشود پیامبر اکرم(ص) بعد از خودشان جانشینی معرفی نکنند!  

"فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه"

پس بشارت بده به بندگانی که سخنان را می شنوند و از بهترین آن پیروی می کنند.

والسلام علی من اتبع الهدی..

علم لدنی اهل بیت علیهم السلام

همچنین حاج آقای قرائتی در مورد ثبوت علم لدنی برای اهل بیت علیهم السلام از آیت الله فاضل(ره) نقل کردند که ایشان فرمودند: وقتی زندگی تمام رهبران و سران فرق و مذاهب را برسی می کنیم می بینیم که همه اینها پیش کسی شاگردی کرده اند اما یک نفر نگفته است که یکی از دوازده امام ما علیهم صلوات الله پیش کسی درس خوانده و شاگردی کرده باشد، [این در حالی است دوست و دشمن اعتراف دارند که اینها عالم ترین و دانشمند ترین افراد بودند، به عنوان نمونه این جمله از ابوحنیفه رئیس مذهب حنفیه معروف است که گفته است: لولا سنتان لهلک نعمان، اگر آن دو سال نبود،(منظورش دو سالی است که نزد امام صادق(ع) شاگردی کرده است.)قطعا نعمان هلاک شده بود.(نعمان نام ابو حنیفه است.)] این مسئله علم لندی اهل بیت علیهم السلام را ثابت می کند.