گریه استدراجی

گریه استدراجی


استاد فاطمي نيا درباره سنت الهي استدراج فرمودند:

با عنايت خداوند پي برده ام که گريه استدراجي هم داريم، يعني چه؟ استدراج اين است که خدا به انسان مهلت و نعمت مي دهد اما اين نعمت و مهلت يک نوع عقاب است؛ غفلت آور است.

شخص گمان مي کند عزيز خداست، خيال مي کند مورد لطف و عنايت خداست و در نتيجه همان اعمال زشت و گناهانش را ادامه مي دهد؛ وقتي چشم هايش را باز مي کند مي گويند:

«هذه جهنم التي کنتم توعدون»

«اين همان دوزخي است که شما وعده داده شده اید»/سوره يس آيه ۶۳ 

گاهي وقت ها نعمت استدراج است. نعمتي که انسان را از خدا غافل کند، نقمت و عقاب است... از جمله گريه استدراجي است. حال گريه به او مي دهند که فکر کند آدم خوبي است. بعضي افراد هستند که در مجالس و هيئت گريه مي کنند اما کارهايي از اين ها سر مي زند که سنگ را به گريه مي اندازد... البته اين کليت ندارد، نه اين که بگوييم هر گريه اي گريه استدراجي است، مي خواهيم بگوييم که اين نوع هم هست، بايد به خدا پناه برد.»

نکته ها از گفته ها/دفتر اول

--------------

مدیر وبلاگ:این مسئله نباید در افراد ایجاد وسواس کند، همان طور که استاد در سخنانشان اشاره کردند، ملاک اینکه گریه فرد استدراجی است یا نه این است، که فرد ببیند اگر گناهانی مرتکب می شود و حالت توبه و پشیمانی هم ندارد و به آن کارها ادامه می دهد، یا دارای رذائل اخلاقی ای مثل سوء خلق(غضب)، تکبر، حسد، ریا، جاه طلبی و غیره بوده و از وجود آنها در وجودش ناراحت نبوده و در صدد از بین بردنشان هم نیست، و باز هم اشک و گریه دارد، این میتواند نشانه استدراجی بودن گریه باشد.

مصافحه ملائکه

مصافحه ملائکه

یکی از صحابه رسول خدا تو کوچه داشت می رفت، رسید به یک صحابی دیگر با هم سلام علیک کردند. 

صحابه دومی به صحابه اولی گفت: حالت چطوره؟

گفت: چه حالی؟! هلاک شدم!

پرسید: چطور یعنی هلاک شدم؟!

گفت: در محضر پیغمبر اکرم که هستیم،آنچنان هستیم مثل اینکه ملکوت را می بینیم! از محضر آقا که می آییم بیرون، کم کم این حالت زائل می شود، برمی گردیم به حالت ظلمانی خودمان.

آن صحابی گفت: جانا سخن از زبان من می گویی، من هم همین حالت را دارم.

گفت: چه کار کنیم؟ چه علاجی بکنیم؟

گفت: چه علاجی بهتر از اینکه الان که به رسول اکرم دسترسی داریم، بریم به خدمتش، دردمون را بگوییم، طبیب نفوس تمامه عالمیانه پیغمبر.

رفتن خدمت رسول خدا، عرض کردند: یا رسول خدا ما حالمان در محضر شما خیلی خوبه، مثل اینکه اصلا پرده ها می رود کنار، از محضر شما که بیرون می آییم حال عوض می شود، کمرنگ می شود تا اینکه بالاخره به صفر می رسه.

محل شاهدم اینجاست،ببینید این کاشفیت دارد، قبلا هم گفتم، دلم می خواد در این اسلام عزیزی که داریم به این کاشفیت ها توجه کنیم، و الا به این ها توجه نکنیم، خدا می داند از مشتی از معارف محروم می شویم، و کلاه سرمون می ره.

حضرت فرمودند: اون حالی که نزد من پیدا می کنید ها، اگر آن را نگه بدارید، «لصافحتکم الملائکه» ملائکه باهاتون مصافحه می کنند! 

فایل صوتی این سخنان

نظر استاد فاطمی نیا درباره حضرت رقیه سلام الله علیها

نظر استاد فاطمی نیا درباره حضرت رقیه سلام الله علیها

به گزارش شیعه آنلاین، وبلاگ سیمای قرآن و عترت نوشت: حجت الاسلام والمسلمین فاطمی نیا از وعاظ برجسته کشورمان درباره وجود مقدس حضرت رقیه بنت الحسین علیهما السلام در سال های گذشته مطالبی را بیان کرده اند که در ذیل از نظر ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می گذرد: 

سفره دارد جمع می شود ُ ضیافت دارد برچیده می شود . چه بدست آوردیم ؟
 
مواظب زبان باشیم امروز زبان ها دارد دنیا را به هم می ریزد. زبان زبان ! وای وای وای ! گفتم که توسل مان به سه ساله ابی عبدالله است . در خانه اش برویم .
 
توضیحی عرض می کنم . توضیح این است که ببیند ما در اسم این نازدانه اصراری نداریم . ببینید! یک وقت بیایی بگویی که اصلا امام حسین همچنین بچه ای نداشت . نه ! این خلاف تحقیق است. این سه ساله ُ این نازدانه ُکه قبر نازنینش در دمشق است این ُ دختر امام حسین بوده است . منتها ظلم ظالمان - که خدا از آنها نگذرد - این قدر زیاد بوده که شما می بینید ُ ما در اثر این ظلم ها چقدر اختلاف در همان تاریخ وفات داریم . اختلاف در تاریخ ولادت داریم . خب حالا امکان دارد که ظلم به جایی برسد که اسم نازدانه ای هم تحریف هم بشود ُ محو بشود ُ بالاخره هر چی بوده اسمش را ما نمی دانیم .
 
من همیشه می گویم سه ساله ابی عبدالله . بعضی ها می گویند رقیه . حالا شاید هم رقیه بوده این را هم کسی نمی تواند ردش بکند . شاید اصلا رقیه نبوده و اسم دیگری داشته ما نمی دانیم محو شده و ظلم آن را از بین برده است .....ما می گوییم سه ساله -نازدانه -جان ما به قربانش....
 
منبع : کتاب روضه های استاد فاطمی نیا

فیلم/برنامه این شب ها با حضور استاد فاطمی نیا صفر 90

فیلم/برنامه این شب  ها با حضور استاد فاطمی نیا صفر 90

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.

 
 

استاد فاطمی نیا: در حمایت از نظام اسلامی تعارفی نیست، ما تضعیف نظام و رهبری را حرام می‌دانیم

استاد فاطمی نیا:

در حمایت از نظام اسلامی تعارفی نیست، ما مؤید نظام و مؤید رهبری هستیم و تضعیف نظام و رهبری را حرام می‌دانیم

به گزارش فردا آیت‌الله فاطمی‌نیا در قسمتی از یکی از سخنرانی های اخیرشان، مطالبی را درباره گرانی ها فرموده اند که در ادامه می آید: 

استاد فاطمی‌نیا با بیان اینکه در حمایت از نظام اسلامی تعارفی نیست، گفت: «من سیاسی نیستم اما باید بگویم که ما مؤید نظام هستیم، مؤید رهبری هستیم و تضعیف نظام و رهبری را حرام می‌دانیم.»

ایشان ادامه دادند: «مسائل اقتصادی به وجود آمده، عمومی است. بلا وقتی عمومی شد دیگر برای یک نفر و دو نفر نیست. از طرف دیگر، امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) زمانی که دنیا را وصف می‌کند می‌فرماید: «لا تَدُومُ أحوالُها» یعنی احوال دنیا ادامه پیدا نمی‌کند.۱ یکی از حکما گفته است که یکی از خوبی‌های دنیا این است که حتی بدی‌هایش هم وفا ندارد.» 

این استاد اخلاق و عرفان، افزود: «این اوضاع این‌طور نمی‌ماند. این‌ها روزگاری است که می‌گذرد. خدا نکند این اوضاع شما را از معنویت دور کند و العیاذ بالله از اهل بیت غافل کند. به هرحال ما دشمن داریم و امیدواریم به حق صدیقه کبری، شرّ این دشمنان به خودشان برگردد. دشمنی‌هایی که داریم که اقسام گوناگون است. از خداوند می‌خواهیم که به عزت خودش، ظهور امام زمان (عج) را نزدیک بگرداند. این‌ها همه وعده‌های خداست؛ أین معز الاولیا و مذل الاعداء ... این‌ها همه ان‌شاءالله محقق خواهد شد.»

آیت الله فاطمی نیا همچنین با تاکید بر رفتار صحیح در خانواده تصریح کرد: «این مسائل نیز می‌گذرد؛ شما هم با حضور قلب سر کسب و کار خودتان می‌روید. خلاصه این مشکلات باعث نشود که از ذکر خدا غافل شوید و یا در خانه‌ها و با خانواده تلخی کنید. عصبانیت‌ها را بیرون خانه‌ها بگذارید و بعد داخل شوید.»

تاریخ انتشار خبر 1391/10/11

مدیر وبلاگ: همچنین ایشان در سخنرانی های اخیرشان در دهه محرم 91 فرمودند: مشکلات هست گرانی هست، دشمن داریم اما مواظب باشید یک وقت یک حرفی از دهانتان خارج نشود که خطرناک است! نقل به مضمون

(اشاره:سایت فردا این سخنان را نقل می کند و تنها بی تدبیری مسئولان را به عنوان عامل بروز این مشکلات معرفی می کند، در صورتی که استاد فاطمی نیا فقط به دشمنی دشمنان در این زمینه اشاره کرده اند!)


پانویس 
---------------------------------

۱. نهج البلاغه خطبه 226 (دشتی): دَارٌ بِالْبَلاَءِ مَحْفُوفَةٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ لاَ تَدُومُ أَحْوَالُهَا وَ لاَ يَسْلَمُ نُزَّالُهَا أَحْوَالٌ مُخْتَلِفَةٌ وَ تَارَاتٌ مُتَصَرِّفَةٌ اَلْعَيْشُ فِيهَا مَذْمُومٌ وَ اَلْأَمَانُ مِنْهَا مَعْدُومٌ وَ إِنَّمَا أَهْلُهَا فِيهَا أَغْرَاضٌ مُسْتَهْدَفَةٌ تَرْمِيهِمْ بِسِهَامِهَا وَ تُفْنِيهِمْ بِحِمَامِهَا ...

وجود عرفان حقیقی و امکان وصول به معرفت شهودی و مقامات معنوی، در دین، قابل انکار نیست

وجود عرفان حقیقی و امکان وصول به معرفت شهودی و مقامات معنوی، در دین، قابل انکار نیست


ضربه زدن به حقیقت دین و بی محتوا ساختن اسلام به صورت های مختلفی انجام شده است، یک قسم از طرف مخالفین و یک قسم از طرف خود ما شیعیان. اما از طرف مخالفین، مشخص است یعنی همین کارهای که تا کنون کرده اند بعنی انکار حدیث غدیر و حقیقت ولایت، و نسبت های ناروا به خدا و رسول دادن و خلاصه دور کردن مردم از خانه اهل بیت علیهم السلام.

اما از طریق خود ما، همان کاری که بعضی انجام داده و می دهند، یعنی معرفی کردن اسلام را به مردم به عنوان یک دین خشک و بی روح و بی محتوائی که فقط محصور و محدود در همین ظواهر و اعمال ظاهری است. و اگر کسی بخواهد اشاره ای به حقایق و اسرار و معارف و روح دین بنماید و از بطون اسلام ، حقیقتی را بیان کند، او را به درویشی و صوفی گری و امثال ذالک متهم می کنند!

این مسئله بسیار خطرناک است، و اگر تحقق پیدا کند، اصل و روح دین و هدف از خلقت انسان و تکامل معنوی او، ضربه می خورد.

حضرت امیرالمومنین علیه السلام می فرماید:

«انسان جاهل یا افراط و زیاده روی می کند یا تفریط و کوتاهی.»

باید خیلی مواظب بود که در دام جهل نیفتیم! بعضی به خاطره اینکه گروهی اهل ادعاهای پوچ و درویشی گری بوده اند، اصل عرفان حقیقی را انکار کرده! و با هرچه معارف باطنی و معنوی است مخالفت می کنند. این ناشی از جهل آنها به حقایق دین است.

پدرم رضوا الله علیه می فرمود: در بیش از چهل سال قبل که حضرت آیت الله خمینی (رضوان الله تعالی علیه) درس اخلاق داشتند و مواعظی را بیان می کردند(همان اخلاق امام صادق علیه السلام و مطالب ملا مهدی نراقی و امثال ایشان) یک طلبه ای را تحریک کرده بودند که در وسط درس اخلاقایشان بلند شد و گفت: آقا سید، صوفی بازی هایت را جمع کن!

حقیقت و لب اسلام را فهمیدن و به عرفان حقیقی رسیدن و معارف واقعی دین را بیان کردن و سخن از ظرائف روحی و معنوی گفتن، و روشن کردن هدف خلقت و مسیر تکامل وی، غیر از صوفی گری و قلندری و مرید بازی نمودن است.

حتی بعضی از بزرگان دین برای تبرئه خود و رفع توهم این مسئله، کتاب نوشته اند مانند ملا محسن فیض که در این باره بیاناتی دارد و حکیم الهی صدرالمتالهین کتابی به نام «کسر اصنام الجاهلیة فی الرد علی الصوفیه» دارد. وجود طلای بدلی، نباید انسان را نسبت به طلای واقعی بی اعتقاد کند. اگر کسی عارف نما شد و اهل ادعاهای دروغین بود، انسان نباید به عارف واقعی بدبین بشود.

وجود عرفان حقیقی و معارف عالیه توحیدی و اسرار باطنی و امکان وصول به معرفت شهودی و مقامات معنوی در دین قابل انکار نیست.

البته مسئله مهمی که باید به آن توجه داشت این است که: بسیاری از بزرگان ما و علمای ربانی که به سیر و سلوک و عرفان معروف هستند، مانند مرحوم حسینقلی همدانی، آیت الله قاضی، آیت الله ملکی تبریزی، علامه طباطبایی و امثال این بزرگان و اولیاء، اول مجتهد و متشرع بودند سپس عارف.

فقه و اجتهاد از ارکان دین ماست و راه وصول به کمالات می باشد. فقهاء عظام شیعه، حبل متصل بین امت و خدا می باشند. بدون فقه و اجتهاد سیر و سلوک امکان ندارد، اول قدم در سیر و سلوک انجام واجبات و ترک محرمات است. واجبات و محرمات را از فقیه می آموزیم. فقهاء واسطه بین ما و امام زمان علیه السلام هستند. اگر بعضی از فقهاء و مجتهدین اشعار ذوقی گفته اند، باید مراد آنها را فهمید. نباید به معنای سطحی و مبتذل تاویل کرد.

در نجف یک سید بزرگوار و عالم مجتهد و فقیه ربانی به نام آیت الله سید سعید حبوبی بود از شاگردان آیت الله ملا حسینقلی همدانی در اخلاق و عرفان. در جوانی شعر می گفته و تبع بسیار عالی داشته است ولی آنها را جمع نمی کرده لذا اشعارش به دست افراد متفرقه پخش می شد. شخصی به نام عبد العزیز جواهر الکلام از نوه های صاحب جواهر، که برادرش هم به نام محمد مهدی جواهری شاعر زبردستی بود، کتابی داشت به نام تاریخ تهران و نیز مثنوی را هم به عربی برگردانده بود . ایشان با زحمت و جستوجوی فراوان، اشعار آیت الله حبوبی را جمع آوری نموده و دیوان وی را جمع می کند. وقتی این دیوان به دستم رسید، اغراق نمی کنم که بگویم: اگر بر سرم تاج مرصع می گذاردند، آنقدر خوشحال نمی شدم.

ایشان در بیتی می فرماید:

لا تخل ویک و من یسمع یخل    اننی بالراح مشعوف الفواد

«وای بر تو به گمان بد نیفتی و در دام تخیل قرار نگیری، وقتی من نام شراب و مستی را می برم، هر کس بشنود خیال می کند، من دلباخته و مانوس با شراب هستم.»

حضرت امیرالمومنین علیه السلام در وصف اولیاء خدا می فرماید:

 یُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ

«شراب شبانه حکمت را بعد از شراب صبحگاهی می نوشند.»

مسلم است که مراد از شراب در فرمایش حضرت، همان معانی عالیه و انوار معرفت و حالات خوش معنوی است که در اثر تزکیه و مجاهده با نفس و انجام عبادات برای آنها حاصل می شود.

در کتاب شریف کافی روایت نموده است که:

فقال إن الله عزّ و جلّ علم أنه یکون فی آخر الزمان أقوام متعمقون فأنزل الله عزّ و جلّ قُلْ‏ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ و الآیات من سورة الحدید إلى قوله وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ فمن رام ما وراء هنالک هلک.

«از حضرت علی ابن الحسین امام سجاد علیه السلام در مورد توحید سوال شد، فرمودند: خداوند عزوجل دانست که در آخر الزمان انسان های متعمق و ژرف اندیشی خواهند آمد، روی این جهت سوره: « قول هو الله احد» و آیات ابتدای سوره حدید را تا: «و هو علیم بذات الصدور» ( آیات 1 تا 6 ) نازل فرمود. پس هر کس غیر از آنها را قصد نماید، به راستی که هلاک شده است.»  

نکته ها از گفته ها/ جلد اول

بخشهایی از سخنرانی استاد فاطمی نیا در مراسم بزرگداشت شیخ جعفر مجتهدی

بخشهایی از سخنرانی استاد فاطمی نیا در مراسم بزرگداشت شیخ جعفر مجتهدی
(20 آذرماه 1386-تالار وزارت کشور)



استاد فاطمی‌نیا آخرین سخنران این مراسم بودند که با توجه به نزدیک شدن به اذان مغرب صحبت‌های خود را کوتاه کرد و به بیان نکته‌های مرتبط با زندگی شیخ جعفر مجتهدی با نگاهی به دیگر عارفانی که با ایشان رفت و آمد داشتند، پرداخت. 

استاد فاطمی نیا در ابتدای سخنرانی خود گفت: «من ابتدا درباره ویژگی‌ها ی مومن صحبت می‌کنم تا بعد از آن به‌طور اخص درباره عارف بزرگوار شیخ جعفر مجتهدی صحبت کنم. مومن به چیزهای زیادی محتاج است. خدا به ما یاد داده که چگونه زندگی کنیم. همه حرف‌ها را زده است، اما باید دست‌مان را هم بگیرد. باید از خدا بخواهیم که دست مان را بگیرد. از دیگر نکته‌هایی که مومن باید رعایت کند، پذیرش از کسانی است که واقعا خیر خواه او هستند، مومن دستی را که برای خیرخواهی دراز می‌شود، پس نمی‌زند. 

او درباره شاگردی شیخ مجتهدی پیش دیگر عارفان توضیح داد: «من از شیخ مجتهدی کوچک‌تر بودم و خودم ندیدم که ایشان در زمان جوانی چه کسی را به‌عنوان راهنما انتخاب کردند، اما از دیگر دوستان شنیده‌ام که ایشان ارادت زیادی به پدر من داشته‌اند. نکته مهمی که می‌توانم از زندگی شیخ مجتهدی بگویم این است که ایشان نشان دادند راه برای رسیدن به مدارج بالای عرفان هنوز بسته نشده است.» فاطمی‌نیا با اشاره به گونه‌های مختلف سنن گفت:«سنن دو گونه است، یا تشریعیه است یا تکوینیه. مسئله‌ای که کمتر به آن توجه می‌شود تقسیم بندی سنن تکوینیه به ظاهریه و باطنیه است. خیلی وقت‌ها افراد به فرق‌های سنن تکوینیه ظاهری و تکوینیه باطنی توجه نمی‌کنند. از نکته‌های ویژه زندگی شیخ مجتهدی عالم بودن به این تفاوت‌ها بود. ایشان فوق‌العاده مهذب بود. مقید به شرایع بود و باور داشت که بدون تشرع چیزی حاصل نمی‌شود. خدا به همه بندگان خود لطف می‌کند. مهم این است که بعضی افراد می‌توانند از آن لطف استفاده کنند.»


او درباره تأثیر نفس شیخ مجتهدی توضیح داد:«ایشان نفس بسیار مؤثری داشت. کسی که اهل عمل باشد نفسش نفوذ می‌کند. من خاطره‌ای از تأثیر نفس ایشان دارم که برای همیشه به یادم مانده است. سال‌هایی شیخ مجتهدی و خانواده ما ساکن قم بودیم. من آن روزها جوان بودم و شیخ یکی از عارفان بزرگوار به حساب می‌آمد. یادم است که یک روز به پدرم گفتم می‌خواهم برای دیدن شیخ بروم. رفتم و خوشبختانه کسی آنجا نبود و شیخ تنها بود. تکه کلام شیخ مجتهدی آقا جان بود. ایشان گفت آقا جان می‌خواهم دست شما را که سید هستی ببوسم. 

من با خجالت جلو رفتم، گفتم حاج آقا التماس دعا دارم، دعا بفرمایید. ایشان به حرم حضرت معصومه اشاره کرد و گفت، آقاجان! خانم هست همین جا دیگر.»استاد فاطمی نیا درباره کرامات ویژه شیخ گفت:«کرامات دو گونه است، کرامات عام پسند و کرامات خاص پسند، این که کسی بیمار را شفا دهد کرامات عام پسند است، اما بعضی کرامت‌های شیخ، کرامت‌های خاص بود. آقای مصطفوی درباره شیخ مجتهدی می‌گفت: ایشان هیچ وقت کتاب‌های فلسفی را به‌طور خاص نخوانده بودند، ولی وقتی درباره فلسفه صحبت می‌کرد یا نوشته‌های فلسفی را می‌خواند، کاملا به آن مفاهیم آگاه بود و دانا به علوم فلسفی بود.» 
او با گفتن این جمله که مجتهدی چگونه مجتهدی شد، ادامه داد:«شیخ مجتهدی غیراز واجبات و مستحباتی که انجام می‌داد، کاری کرد که مبدا دلش عوض شود.

آقای مصطفوی که از عارفان بزرگ بود درباره ایشان می‌گفت که ایشان انواری که به دست می‌آورد نگه می‌داشت و خرج نمی‌کرد. ایشان نورهایی را که به دست می‌آورد به راحتی هدر و از دست نمی‌داد. همیشه انسان‌ها کارهای خیری انجام می‌دهند که بعد همان کار خیر را با انجام کارهای نادرست از دست می‌دهند. شیخ مجتهدی به این نکته رسیده بود که ارزش حرکات خیر خود و ثواب‌هایی که می‌کرد می‌دانست و از نوری که اعمال خیر در قلبش ایجاد می‌کرد محافظت می‌کرد و آن را از دست نمی‌داد.»

استاد فاطمی‌نیا درباره مفهومی به نام «راه رفته» توضیح داد:«عارفان مفهومی به نام راه رفته را زنده نگه داشتند. راه رفته چیزی غیراز مزاح و شوخی است. راه رفتگان کسانی هستند که غیراز این که فقط به مفاهیم خاص توجه کنند، به مسائل عادی زندگی هم توجه می‌کردند. راه رفتگان کسانی هستند که هم زندگی عادی را بلد هستند، هم در کنار زندگی عادی زندگی عارفانه دارند.»

منبع: http://hamshahrionline.ir

توجه امام زمان (عج) به زائران عمه شان حضرت زينب(س)

توجه امام زمان (عج) به زائران عمه شان حضرت زينب(س)



مقدمه سایت عقیق: زيارت قبور ائمه معصومين(ع) و امامزادگان بزرگوار، توفيق هاي زيادي نصيب شيعيان مي كند، به قول مرحوم آيت الله العظمي بهجت(ره) امامزادگان همچون ميوه هاي مختلفي هستند كه هر يك خاصيت گوناگوني براي افراد دارند. در روايت هم آمده است كه شيعيان مانند برگ هاي درخت محمد و آل محمد(ع) هستند.

پس زيارت هر يك از امامان و امامزادگان بهره خاص و متفاوتي را نصيب افراد مي كند. در اين ميان زيارت قبر مطهر حضرت زينب(س) جايگاه ويژه اي دارد. در مورد ارزش زيارت اين مزار مطهر و توجه حضرت امام زمان(ع) به زيارت عمه شان و همچنين اطمينان از اينكه قبر مطهر حضرت زينب(ع) در همين مكان فعلي است با توجه به اختلاف نظري كه در اين مورد وجود دارد ، جناب حجت الاسلام فاطمي نيا نقل مي كردند:

آيت الله بهاري (ره) مطلب زيبايي را از قول آيت الله شيرازي(ره) اينگونه نقل مي كردند: در جلسه اي شخصي خدمت آيت الله شيرازي ميرسند وعرض مي كنند: ((آقا! من مشكلي دارم و در ديداري كه با حضرت مهدي(عج) داشتم، ايشان شما را براي حل مشكلم معرفي كردند.))

آيت الله شيرازي مي فرمايد: آيا نشانه اي بر درستي سخن خود داريد؟ آن مرد مي گويد؟ آري! اتفاقا آقا فرمودند شما نشانه اي از من خواهيد خواست، از اين رو مطلبي را فرمودند تا به شما عرض كنم، آقا فرمودند: ((شما چند سال قبل همراه يكي از دوستانتان به حج تشريف برده بوديد و از فلان در و ورودي به سمت بيت الله الحرام حركت كرديد، پس از تمام شدن اعمال حج به كشور سوريه و شهر دمشق رفتيد و به سمت حرم مطهر حضرت زينب كبري (س) حركت كرديد. جلوي در ورودي مزار مطهر، خاكروبه هايي ديد، از مشاهده اين صحنه ناراحت شديد از اين رو با عباي خود خاكروبه ها راجمع نموده و جلوي در را تميز كرديد))

آيت الله شيرازي با تعجب مطلب را تاييد مي كنند و از اينكه حضرت ولي عصر(ع) فردي را جهت رفع حاجتش به ايشان ارجاع داده است مفتخر مي شود.

ذكر اين مورد از سوي حضرت مهدي (عج) نشانگر توجه آن امام بزرگوار به زيارت مزار عمه عزيزشان است. اميد است زيارت آن حرم مطهر نصيب همه دوستداران اهل بيت (ع) شود و دل هاي شيعيان را آرام و ملكوتي كند.


منبع سایت عقیق

بعضی ها در دعا دروغ می گویند

پای منبر آیت الله فاطمی نیا:

بعضی ها در دعا دروغ می گویند

« بعضی ها در دعای کمیل فراوان دروغ می گویند. دروغ نه به معنی اخباری ، به معنای تعارف با خدا. 

می گوید: صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک. ای دروغ گو! تو حاضر نیستی یکی از لذت هایت را کنار بگذاری. یا مثلا در جای دیگر می گوید:" پروردگارا من هر چه تو بخواهی و هر چه بگویی من تسلیمم!" ولی تسلیم نیست.
یک باب بزرگ داریم به اسم تسلیم. متاسفانه خیلی از مدعیان فضل و کمال که ادعای تدریس اخلاق دارند تسلیم را حلاجی نکرده اند.
این نکته را یادگار داشته باشید هر که را صاحب کرامت دیدید برای تسلیمش بوده. بله؛ می گوید من تسلیمم ولی تسلیم نیست. بعضی ها شعار می دهند.

حضرت سجاد(ع) رسید به کسی که دعا می خواند. می گفت: اللهم انی اسئلک البلا و الصبر علی البلا( خدایا از تو بلا می خوام و صبر بر بلا) حضرت فرمود: این چه حرفی است که می زنی؟ پرسید: چه بگویم؟ آقا فرمود: بگو الهم انی اسئلک العافیه و شکر علی العافیه( خدایا از تو عافیت می خواهم و شکر بر عافیت)»

منبع:سایت عقیق

گفتاری از آیت الله فاطمی نیا درباره دعای عرفه

گفتاری از آیت الله فاطمی نیا درباره دعای عرفه:

توجه به مضامین دعای عرفه مهمتر از قرائت آن است


روز عرفه برحسب آنچه از روایات زیادی استفاده می‌شود از ‏لحاظ معنوی یكی از روزهای مهم و سرنوشت ساز است روزی است كه پروردگار متعال آن را پر از بركات قرار داده و وقتی شما به ‏كتبی كه در این رابطه نوشته شده نگاه كنید می‌بیند كه چقدر اعمال و دعا در این روز ‏بسیار بزرگ وارد شده است.

حدیثی كه از حضرت سیدالساجدین امام زین العابدین ‏وارد شده خیلی انسان را بیدار می‌كند و تشویق می‌كند نسبت به دعا در روز عرفه و ‏معنویت این روز حضرت شنید در روز عرفه یك نفر از مردم گدایی می‌كند، فرمود كه: آیا در چنین روزی از مردم طلب ‏می‌كنی؟ در حالی كه امروز روزی است كه امید می‌رود بچه‌هایی كه در رحم‌ مادران هستند ‏آنها هم خوشبخت شوند.


ما در بعضی از روایات داریم كه اهمیت دعا را نشان می‌دهد و می گوید كه روزه در این روز ‏مهم است؛ ولی اگر كسی روزه بگیرد و ضعف روزه باعث شود كه او خوب نتواند به دعا ‏بپردازد روایت است كه آن روز را آن شخص روزه نگیرد. خیلی زیباست، این حدیث نشان ‏می‌دهد كه دین ما دین عقل است و دین مقدس بازی نیست.‏

آن چیزی كه در روز عرفه داریم و باید به آن توجه داشته باشیم دعای اباعبدالله(عليه السلام) است كه ‏مضامین آن عرشی است و مهمتر آنكه كسانی كه آن را مي خوانند در مضامين ارزشمند آن تدبير كنند. یكی از اولیا خدا می‌گفت: شما دعا را برای فهمیدن و ‏ترقی بخوانید، ثواب به دنبال خودش می‌آید منتها ما اینطور بارآمده‌ایم كه دعا را برای ‏ثوابش می‌خوانیم اگر شما در مضامین دعای عرفه توجه بكنید مضامین عالیه ای دارد كه فهم ‏بعضی از این مفاهیم امكان دارد سرنوشت معنوی انسان را عوض كند، دعای عرفه دعای بسیار ‏عظیم‌القدری است.‏

یك فراز هم از دعای امام ‏حسین در روز عرفه را مطرح كنیم و مختصر توضیح دهیم آن فراز این است كه به خدا ‏عرض می‌كند '' یا مَنِ‏ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَةَ مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ، '' كه این خیلی مهم است و ‏البته همه دعا مهم است و این فراز خیلی مهم است اين قسمت از دعا مثل ساحران فرعون است ''یا مَنِ‏ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَةَ '' ای خدایی كه نجات دادی ساحران فرعون را بعد از انكار ‏طولانی بعد از كفر طولانی... یك وقتی می‌بینید یك آدم مومنی است یك گناهی ‏كرده خطایی كرده و استغفار كرد خدا او را نجات می‌دهد یك وقت هم نه یك عمر در دربار ‏فرعون از این افراد پذیرایی می كند كه فقط شما باشید كه یك وقت ممكن است وجودتان ‏لازم بشود و در برابر پیامبر عظیم‌الشان الهی حضرت موسی (عليه السلام) خواستند از اینها ‏استفاده كنند ولی وقتی كه حضرت موسی عصای خود را انداخت و اینها چون ساحر بودند و ‏خود اهل فن بودند دیدند كه این كار از قماش كار اینها نیست و یك مقوله دیگری است و این است كه ‏اولین كسانی كه ایمان آوردند آنها بودند كه در قرآن می‌فرماید فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّداً (طه - 70) ‏كه اینها به سجده افتادند و گفتند: قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى‏ (طه - 70) و خلاصه اینها ‏شدند مومنین نمره یك به حدی كه فرعون آمد گفت: من دست و پای شما را قطع می‌كنم ‏و به دار می‌آویزم؛ ولی باز هم گفتند: هیچ ایرادی ندارد هیچ مهم نیست وَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ ( زخرف - 14)ما به سوی پروردگارمان می‌رویم.

من نقل به ‏معنا می‌كنم غرض اینست كه اینطور یك عده كافر به این درجه از ایمان برسند كه حتی ‏اینها را تهدید كنند به بریدن دست و پا و اینها باز هم بگویند كه برایشان مهم نیست.

از اینجا استفاده می‌كنیم كه عظمت خدا، كرم خدا و عفو خدا و قدرتش را در ‏این روز بزرگ حضرت امام حسین (ع) قصد دارد به ما معرفی كند كه ساحران فرعون ‏نجات پیدا كردند بگوییم كه ما هم این طمع را داریم در تو و حالا ممكن است نقصان و كوتاهی ما به درجه ساحران فرعون نرسد ولی حضرت در این دعا می‌گوید ''یاكلون رزقه و ‏یعبدون غیره'' این ساحران رزق خدا را می‌خوردند و عبادت غیرخدا می‌كردند این ظلمت در ظلمت است....ما در این روز به خدا عرض كنیم كه: ما نمی گوییم كه بندگان ممتازی هستیم؛ اما هر چه هستیم دیگر به درجه ظلمت آنها ‏نرسیده‌ایم تو كه آنها را دستگیری كردی یقیناً ما را هم دستگیری خواهی كرد كه باید به این حرف ایمان قلبی داشته باشیم با ایمان این حاجت را بخواهیم كه خدا مرحمت می‌كند و ‏نه با شك و تردید و یا بگوییم كه آن زمان شرایط یك جور دیگر و الان جور دیگر است سنن ‏خدا هیچ وقت عوض نمی‌شود

یكی از سنن پروردگار اینست كه هر كس از پروردگار ‏خالصانه هدایت و بندگی بخواهد به او مرحمت می‌كند.

منبع:سایت عقیق