چگونه غضب را درمان کنیم؟
گزیده ای از سخنان استاد فاطمی نیا درباره غضب و درمان آن

*همه احادیث و روایات را که جمع کنیم و نتیجه بگیریم، اولین آسیب شما جوانان از غضب است. هر دری که به روی شما بسته شود به خاطر غضب است. ماشالله جوان را می بینی انگشتر، تسبیح، محاسن و سجاده؛ اما در خانه که می رود با مادرش غضب الود برخورد می کند! به قول امیرالمومنین اگر محاسبه نفس کنیم و اعمال خود را بسنجیم متوجه می شویم که چرا بعضی درهای رحمت به رویمان بسته است و نمی توانیم حال معنوی پیدا کنیم. یک کلمه احتمال بده این برای غضب توست و اگر این غضب کنترل شود چه درهایی به روی انسان گشوده می شود!
*ما بت های زیادی داریم که باید بشکند، یکی از این بت ها غضب است. تا این یت را نشکنی، هرچه نافله بخوانی، جوشن کبیر بخوانی، دعای ندبه بخوانی، مسجد و مدرسه بسازی چه فایده دارد؟! راه بسته است! اول باید از اینجا شروع کرد.
*بسیاری از کتک هایی که ما می خوریم، سیاهی دل و قسات قلب پیدا می کنیم، عمده اش از ناحیه بد اخلاقی و غضب است!
*علامه محمد تقی جعفری از صاحب دلی که چشم باطنش باز بود نقل کرد که: در موضوعی داشتم با همسرم بحث و مشاجره می کردم و گمان می کردم که حق با من است، ولی در واقع حق با او بود، ناگهان صورت باطنی غضبم را به من نشان دادند، بسیار کریه و زشت بود! آن صورت آمد و به من نزدیک شد و در گوشم گفت: کثیف، ساکت شو! همین که متنبه شدم، فوراً دست همسرم را بوسیدم و عذر خواستم، او که از قضیه خبر نداشت متحیر شد که چطور در وسط دعوی و مشاجره این کار را کردم!
*انسان بد اخلاق و غضبناک از عبادتش بهره نمی برد، نمازش باعث عروج او نمی شود. ممکن است عبادتی، مستحباتی انجام دهد، اما با یک غضب و سوء خلق، همه را از بین می برد!
*طبیب نفوس، امیر المومنین می فرماید: "الغَضَبُ عَدُوٌّ فلا تُملِّكْهُ نَفْسَكَ" "خشم دشمن توست پس او را بر خود مسلط مگردان" امام صادق علیه الاسلام می فرماید: "الغَضَبُ مفتاحُ کل شرّ" "خشم کلید هر بدی است" انسان در هر دو جهان در جهنم است! کاری می کند که میتلا به عذاب وجدان می شود. انسان باید نقطه غضب را کور کند، و از همین جا شروع کند.
*با خودت قرار بگذار به کسی پرخاش نکنی، غضب را در همین مجلس دفن کن و برو!
*هیچکس نباید بگوید: من نمی توانم، دست خودم نیست! این سخن شیطان است که بر زبان انسان جاری می کند.حضرت امیرالمومنین نسخه داده است، می فرماید:
"إن لَم تَكُن حَليما فَتَحَلَّم"
"اگر حلیم و بردبار نیستی، خودت را به حلم و بردباری وادار کن"
راه باز است، چند بار خود را وادار به خوش اخلاقی و کظم غیظ کنی، آسان می شود!
--------------------
مدیر وبلاگ: به این حدیث هم در همین رابطه توجه کنید:
سعدبنمعاذ یکی از بهترین اصحاب و یاوران پیامبر (صلوات الله علیه و آله) بود. او بزرگ و آقای انصار و از نخستین کسانی از مردم مدینه بود که اسلام آورد و پیامبر را به مدینه دعوت کرد. او بازوی ولایت و رسالت بود.
وقتی که خبر رحلت سعدبنمعاذ را به پیامبر دادند، آن حضرت به سرعت با پای پیاده و برهنه به سوی جنازه سعد شتافتند در حالی که در بین راه عبا از دوش مبارکشان افتاد و حضرت اعتنایی نکردند.
به هنگام تشییع جنازه سعد دیدند که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در پشت تابوت، سمت راست تابوت، جلوی تابوت و سمت چپ تابوت حرکت میکنند. پرسیدند: «یا رسول الله، این چه حالی است که از شما میبینیم؟!» فرمودند: به خدا، دستم در دست برادرم جبرائیل است که مرا دور تابوت سعد طواف میدهد. اینک جبرائیل و میکائیل به همراه هفتاد هزار ملک در تشییع جنازه سعد شرکت کردهاند.۱
پیامبر اکرم (سلام الله علیه و آله) با دست مبارک خویش بدن مطهر سعد را درون قبر گذاشت و برای او از خداوند طلب مغفرت فرمود. مادر سعد وقتی این صحنه را دید، خطاب به فرزندش سعد گفت: «یا سعد، هنیئاً لَکَ الجَنَّةُ؛ فرزندم، بهشت گوارای وجودت باد!»
پیامبر با شنیدن این جمله چهره درهم کشید و با ناراحتی و عتاب فرمود:مادر سعد! درباره امر پروردگار اینگونه با قاطعیت سخن مگو! همینک قبر، چنان فشاری بر فرزندت سعد وارد ساخت که شیری که در دوران کودکی از سینة تو نوشیده بود، از سر انگشتانش خارج شد.۲
همه مات و مبهوت مانده بودند، آخر چرا؟ کسی که هفتاد هزار ملک به تشییع جنازهاش آمدهاند و پیامبر با دست خویش او را دفن کرده و برایش طلب مغفرت فرمودهاند، چرا باید چنین فشار قبری داشته باشد؟
حضرت در پاسخ فرمودند: آری، برای آن که اخلاقش با اهل و عیالش اندکی بد بوده است.
پی نوشت ها:
1: شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۲۷، ح/۹۵۵٫2:علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۶، ص۲۲۰، ح۱۴، و شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۲۷، ح۹۵۵؛ و شیخ صدوق، الأمالی، ص۳۱۵، ح۲٫